ذهن ناهشیار یا ضمیر ناخودآگاه انباری است پر از تمایلها،آرزوها، و خاطرات خارج از دسترس که بر اندیشهها و اعمال تاثیر دارند .فروید نخستین کسی نبود که عوامل تاثیر گذار ذهنی را پیدا و کشف کرد، شکسپیر نیز در نمایشنامههای خویش انها را عنوان میکرد. کاری که فروید کرد این بود که برای عوامل تاثیر گذار ذهنی در زندگی روزمرهٔ انسانها، اهمیت بسیاری قایل شد .
مفهوم ناهشیار(The unconscious) از مبادی نظریه روان کاوی است. هر چند فروید «کاشف» ناهشیار نبود، نخستین کسی بود که در قالب کاوشی نظام مند، تاثیر آن را در حیات ذهنی بهنجار و نابهنجار آدمی بررسی کرد. در روان کاوی معاصر، ناهشیار واجد چهار معنای عمده است .
ضمیر ناخود آگاه
فروید در وهلۀ نخست ناهشیار را جزئی از «دستگاه روان» می دانست، نوعی مفهوم کانتی که مستقیماً ادراک پذیر نیست، اما به واسطۀ آن می توان تبیینی علّی از پدیده های روانی غیرعقلانی مانند رویا، عارضه های نوروتیک و لغزش های زبانی به دست داد. او این فرض را پیش کشید که خاطرات، خیالات، آرزوها، افکار و ایده های ناپذیرفتنی و نامطلوب، و نیز وجوهی از رویدادهای دردناک به همراه هیجان های همایند با آن ها، از طریق سرکوبی به ناهشیار رانده می شوند. فروید در پروژه منتشر نشده اش ابراز امید می کند به شرحی نوروبیولوژیک از عملکرد ناهشیار دست یابد که اساس جریان پیوند و تخلیۀ انرژی روانی، یا لیبیدو باشد. هر چند این مدل «هیدرولیک» عمدتاً کنار گذاشته شد، نوروسایکولوژی جدید، در قالب پدیده هایی مانند ادراک زیرآستانه ای و «پردازش پیش هشیار» این واقعیت را تائید کرده است که بسیاری از جنبه های حیات ذهنی که برای بقاء ضروری است، خارج از حیطۀ آگاهی روی می دهد.
مبلغ قابل پرداخت 4,500 تومان